يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۲
یادداشت از عادل اربابی:

عید قربان، نقطه عطف آزادى در تاریخ اسارت‌ها

امام علی بن الحسین و امام باقر(علیهم السلام) گوشت قربانی را سه قسمت می‌کردند؛ یک قسمت آن را به همسایگان می‌دادند و یک قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را برای اهل خانه نگه می‌داشتند.
عید قربان، نقطه عطف آزادى در تاریخ اسارت‌ها
 



آن روز، ابراهيم در كنار آبی‌‏ترين تصور رسالت خويش، به نمايشى سرخ فراخوانده می‏شد. آنجا صحنه رقابت آسمان با زمين بود و او بايد ميان اسماعيل و پروردگارش، يكى را بر می‌گزيد.
محبوب ابراهيم، تحفه‌اى از او خواسته است؛ هديه‏‌اى به نازكى حلق مبارك اسماعيل و اراده ‏اى به استحكام تيزترين شمشيرها. اينجا نقطه رويارويى همه انسان با شيطان است؛ اين عيد قربان است؛ عيدى كه در آن، توحيد ابراهيم، در دو راهى انتخابى سخت می ايستد و ملائك، نفس‏ها را براى تماشا حبس میكنند.

ابراهيم سربلند
اسماعيل و ابراهيم به راه افتاده‏ اند. سجاده‏اى به وسعت تمامى زمين، در قربان‏گاه پسر، رو به راه شده است. ابراهيم در برابر رسالت خويش، خم میشود و ركوع میكند تا تيزى شمشير خويش را دو برابر كند و تحفه ‏اى را كه براى اثبات صداقت خويش پيش‏كش آورده است، تقديم كند؛ ولى شمشير با حلق اسماعيل در نمی آميزد و سرانجام، سربلندى انسان در بلندترين قله تاريخ دلدادگی اش اتفاق می‌ا‏فتد.

ابراهيم! امتحان تو، بلنداى سقف عشق را در معمارى بندگى نشان داد و خدا تو را استعاره كرد براى عبرت مدعيان ايمان.
سالك راه عشق، پلك‏هاى بسته می‌خواهد و قلب روشن. آنجا صحنه عاقلانه‏ ترين جنون‏هاى دلدادگیست؛ جايى كه آنچه هست، معرفت است؛ نه مصلحت.

در اين مسير، روح من، اسماعيل من است و براى ابراهيم شدن، تيغى تيزتر از «فراموشى خود» ندارم. به راستى، تنها كسانى فراموش نمیشوند كه خود را از ياد ببرند.

بارالها! نفس خويش را در هر لحظه «رمى جمرات» می‌كنم تا هر آنچه جز تو در من تجسم شود، محكوم به نابودى باشد.
الهى! حجّ درونی ام را به قربانی كردن نفس پايان ده تا اسماعيل وجودم را كه در من به وديعه نهاده ‏اى، باهمان معصوميت كودكانه بهديدار تو آورم.

اسماعيل چقدر تكرار شد!
اسماعيل! تو بارها تكرار شدى. بعد از تو، روزهايى در تاريخ سر رسيد كه روزى چند مرتبه عيد قربان می‌شد و چه ابراهيم‏ها كه پسرانشان را با دست خالى به مقتل می‌بردند و با دستى پر از بوى بهشت باز می‌گشتند! تو آغازگر مكتبى بودى كه در آن، شمشير، جز به اراده دوست نمی‌برد و شاگردان تو از آن به بعد هر جا كه شيطان ديدند، سنگ در دست گرفتند و دورش كردند؛ مثل بچه‏‌هاى فلسطين.

عید قربان یادآور همان سربلندی ابراهیم(ع) در آزمایش الهی است، سربلندی در آزمایش الهی در ذبح عزیزترین فرد زندگی مادی یعنی فرزندش و نشانه ای از پیروی کامل و بی چون و چرای فرمان الهی و اطاعت معشوق است و گاه قربانی به قدری ارزشمند است که جز خداوند کسی به ارزش آن پی نمی برد، کار آسانی نیست و ابراهیم خلیل الله (ع) می دانست که خنجر تیز و عریان با حنجره اسماعیل بی پرده سخن خواهد گفت و اینجاست که علایق را سر می برد و لایق الطاف ویژه رحمانی می شود، خدایان دروغین را از کعبه دل بیرون می کند تا جمال روشن حق را بی پرده دریابد.

محبوب ابراهیم، از ابراهیم تحفه‏اى خواسته است هدیه‏اى به نازکى حلق مبارک اسماعیل و اراده ‏هاى به استحکام تیزترین شمشیرها و اینجا نقطه رویارویى همه انسان با همه شیطان است، آری این عید قربان است، عیدى که در آن، توحید ابراهیم، در دو راهى انتخابى سخت مى ‏ایستد و ملائک، نفس‏ها را براى تماشا حبس مى ‏کنند و انسان سربلند بیرون می آید. چرا که ابراهیم در برابر معشوق خویش خم مى ‏شود و رکوع مى‏ کند تا تیزى شمشیر خویش را دو برابر کند و تحفه‏اى را که براى اثبات صداقت خویش پیش‏کش آورده است تقدیم یار کند.

صحنه ای که اوج مقام بشر را تعیین مى‏ کند
و این صحنه بالاترین نقطه‏ هایى است که اوج مقام بشر را تعیین مى‏ کند و تا ابد درجه ایمان بندگی با همان نقطه سنجیده مى ‏گردد و این عاقلانه ‏ترین جنون های دلدادگى ها‏ست، جایى که آنچه هست، معرفت است، نه مصلحت، ای خلیل الله، امتحان تو، بلنداى سقف عشق را در معمارى بندگى نشان داد، و خدا تو را استعاره کرد براى عبرت مدعیان ایمان، و زیباتر از آن خنجر عریان ابراهیم با حنجره اسماعیل بود چرا که اسماعیل لحظه ای سست نشد او ردای روشن ایمان و تسلیم را در آغوش کشیده بود تا اوج تجلی و شکوفایی روح ایثار را به همگان بیاموزد آنچه در قاموس بشر هنوز هم نامی ندارد.

اعمال روزعیدقربان
برای عید قربان اعمالی چند نقل شده است:

۱- غسل کردن است که به گفته مرحوم «علاّمه مجلسی»، غسل در آن روز سنّت مؤکّد است تا آن جا که بعضی از علما آن را واجب دانسته‌اند.

۲- نماز عید قربان است و نحوه انجام آن، به همان کیفیّتی است که در نماز عید فطر گفته شد، و نماز عید قربان در زمان غیبت امام(علیه السلام)مطابق مشهور فقهای عظام، سنّت مؤکّد است. (خواه به صورت جماعت خوانده شود یا فرادی.

۳- مستحب است دعاهایی را که پیش از نماز عید و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علاّمه مجلسی»، بهترین دعاها، دعای چهل و هشتم «صحیفه کامله سجّادیه» است که اوّلش این است: أللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَک و اگر دعای چهل و ششم را نیز بخواند بهتر است.

۴- خواندن دعای ندبه در این روز و سایر اعیاد مستحبّ است.

۵- قربانی کردن در این روز برای همه مستحبّ مؤکّد است و بسیار سفارش شده است، تا آن جا که برخی از علما آن را بر کسانی که توانایی دارند واجب دانسته‌اند و مستحب است بعد از نماز عید، کمی از گوشت آن بخورد.
و نیز مستحبّ است هنگام قربانی این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است بخواند:

"من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را آفریده، من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم. نماز و قربانی و زندگی و مرگم برای خداوندی است که پروردگار جهانیان است. شریکی برای او نیست. من به این برنامه مأمور شدم و از مسلمانانم. خدایا از تو و برای توست. به نام خدا و خداوند بزرگتر است. خدایا از من قبول فرما".
البتّه اگر به نیّت چند نفر قربانیِ مستحب انجام شود، بگوید: اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا

بسیار مناسب است افراد توانگر، در این روز قربانی نمایند و اکثر آن را به فقرا و نیازمندان انفاق کنند و به همسایگان و آشنایان نیز بدهند.

در روایتی است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: امام علی بن الحسین و امام باقر(علیهم السلام) گوشت قربانی را سه قسمت می‌کردند؛ یک قسمت آن را به همسایگان می‌دادند و یک قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را برای اهل خانه نگه می‌داشتند.

۶- تکبیرات مشهور زیر را بگوید: برای کسانی که در این ایّام توفیق حضور در مراسم حج و صحرای «منی» را دارند، بعد از پانزده نماز این تکبیرها را می‌خوانند، از نماز ظهر روز عید، شروع کرده تا نماز صبح روز سیزدهم; ولی کسانی که در آن جا نیستند، بعد از ده نماز آنها را می‌خوانند، از نماز ظهر روز عید آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تکبیرها مطابق روایت کتاب شریف «کافی» چنین است:
اَللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، و للهِِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَکْبَرُ عَلی
خدا بزرگتر از توصیف است معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است و ستایش خاص خداست خدا بزرگتر است بر آنچه ما هَدانا; اَللهُ اَکْبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاَْنعامِ; وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلی ما أبْلانا.

ما را راهنمایی کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزی‌مان کرد از چهار پایان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستایش خاصّ خداست برای آن که آزمود ما را.

حدّاقل این تکبیرها را بعد از نماز در این ایّام، یکبار بگوید ولی اگر تکرار نماید، بهتر است، و حتّی اگر بعد از نوافل نیز بگوید خوب است.
Share/Save/Bookmark
کد مطلب:۲۸۳