پایگاه خبری تحلیلی خراسان تایم 28 ارديبهشت 1397 ساعت 12:07 http://www.KhorasanTime.ir/fa/doc/news/14692/گامی-به-سوی-مطالعه-تفکر -------------------------------------------------- هفته‌نامه کتاب/47 عنوان : گامی به‌سوی مطالعه و تفکر -------------------------------------------------- مطابق هر هفته و برای بالابردن سطح و فرهنگ و آگاهی، در جهت التماس تفکر و مطالعه، کتابی نوشته بزرگان بومی استان خودمان را معرفی می‌کنیم تا با توجه به آن و مطالعه آثار افراد مطلع سطح اطلاعاتمان از وضع موجود، بهبود یابد و امید است که همین روند و رویه در ادامه نیز ادامه دهیم تا به سعادت برسیم و آگاهی و اطلاعات کسب کنیم. متن : به گزارش خراسان تایم چرتکه را که برداری خیلی خیلی وقت کم می آوری برای خواندن کتاب هایی که فقط اسمشان را شنیده ای یا دوست داری آن ها را مطالعه کنی، دیگر چه رسد به اینکه بخواهی کتاب های آن کتاب فروشی را از دم به مطالعه بنشینی؛ خلاصه آنکه شنیده اید می گویند: هرچه تو پیش نروی دیگری پیش می آید حالا نقل ماست هر چه قدر کتاب نخواهیم، روزانه هزاران کتاب دیگر به لیست کتاب های در حال انتظار برای خواندنمان اضافه می شود. باید ساعتی تفکر کرد و یک تصمیم جدی و مصمم گرفت. شاید بتوان کمی در روز از وقت های بیهوده و بی ارزش زد و کتاب خواند و کمی به فکر غذای روح به مانند غذای جسم بود. کتاب ناتور دشت با عنوان اصلیThe Catcher in the Rye اثر بسیار مشهور و برجستهجروم دیوید سلینجر است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد و طبق آخرین آمارها تاکنون بیشتر از ۶۵ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است. این رمان کتابی شاخص در ادبیات آمریکا محسوب می شود و به بیش از ۳۵ زبان نیز ترجمه شده است. در سایت معروفگودریدزبیش از ۷۵۰ هزار نفر به کتاب ناتور دشت نمره ۵ از ۵ را داده اند و در کل با رای بیش از ۲٫۲ میلیون نفر این رمان نمره ۳٫۸ از ۵ را کسب کرده است. مجلهگاردیننیز این رمان را جزء ۱۰۰ رمان برتر قرار داده است. (با رتبه ۷۲) این کتاب به نحوی نوشته شده است که در همان جملات ابتدایی تکلیف خودش را با مخاطب روشن می کند و شما کاملا متوجه می شوید که با چه رمانی روبه رو هستید. جملات ابتدایی کتاب ناتور دشت چنین هستند: "اگه واقعا می خوای قضیه رو بشنوی، لابد اول چیزی که می خوای بدونی اینه که کجا دنیا اومده م و بچگیِ گَندَم چه جوری بوده و پدرمادرم قبلِ دنیا اومدنم چیکار می کرده ن و از این جور مزخرفاتِ دیوید کاپرفیلدی؛ ولی من اصلا حال وحوصله ی تعریف کردنِ این چیزا رو ندارم. اولا که این حرفا کِسِلم می کنه، ثانیا هم اگه یه چیزِ به کُل خصوصی از پدرمادرم تعریف کنم جفت شون خونرَوِشِ دوقبضه می گیرن. هردودشون سرِ این چیزا حسابی حساسن، مخصوصا پدرم. هردوشون آدمای خوبی ان منظوری ندارم ولی عینِ چی حساسن. تازه، اصلا قرار نیست کلّ سرگذشتِ نکبتیم یا یه همچه چیزی رو برات تعریف کنم." نکته جالب توجه دیگر در مورد این کتاب این است که چاپ نهم آن در سال ۱۳۹۳ با شمارگان۱۰ هزارنسخه روانه بازار شده است که در نوع خود در ایران بی نظیر است و نشان می دهد که فارسی زبانان هم از این کتاب استقبال می کنند. خلاصه داستان کتاب ناتور دشت شخصیت اصلی رمان،هولدن کالفیلد، نوجوانی ۱۷ ساله است.او در جایی شبیه مرکز توانبخشی یا مرکز درمانی و یا چیزی شبیه به این است که قصد دارد چند روز از زندگی مزخرفش را در کریسمس پارسال برای روانکاو خود تعریف کند. پایه و اساس رمان نیز ماجراهایی است که در سه روز برای هولدن اتفاق افتاده است. قهرمان کتاب ناتور دشت داستان خود را از مدرسه ای آغاز می کند که به تازگی از آن اخراج شده اما این قضیه را از خانواده خود مخفی نگاه داشته است و می خواهد تا زمانی که نامه مدیر مدرسه به دست پدر و مادرش می رسدآزادباشد و حتی به فرار از خانه هم فکر می کند. او قبلا هم چندین بار از مدرسه اخراج شده بود اما این بار ماجرا فرق می کند. در ادامه وقتی با هم اتاقی اش یک دعوای حسابی راه می اندازد از خوابگاه بیرون می زد و ماجراهای اصلی کتاب از اینجا آغاز می شوند. خروج هولدن از خوابگاه و وارد شدن او به دنیای بیرون و روبه رو شدن او با مردم جامعه و همچنین وانمود کردن هولدن به اینکه آدم بالغی است، نماد انتقال از دوران کودکی به بزرگسالی است. اکنون هولدن دیگر بچه نیست و افکار و احساسات متفاوتی دارد. او احساس تنهایی می کند، احساس می کند با دنیای بیرون بیگانه است و همچنین به شدت احساس می کند که همه چیز او را افسرده می کند. هولدن دیگر کودک نیست و در آستانه ی ورود به دنیای بزرگسالان است. بزرگسال هایی که از نظر هولدن همگی قلابی هستند و او بسیار از دست آن ها شاکی است. البته می توان گفت هولدن از دست همه چیز و همه کس شاکی است مگر بچه های کوچک. به همین خاطر رابطه نزدیک و صمیمی باخواهر کوچکخود،فیبیدارد. فیبی نقش بسیار مهمی در داستان دارد و اگر به خاطر او نبود هولدن به سمت سرنوشتی متفاوت حرکت می کرد. انتهای پیام/2/